Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایسنا طبق گزارش رسیده، مراسم رونمایی از مستند «بانو» از محصولات تولید شده در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با حضور جمعی از هنرمندان، فیلمسازان، خانواده‌های شهدا و فعالان فرهنگی و رسانه‌ای شامگاه ۲۵ شهریور ماه برگزار شد.

 در این مراسم ثریا قاسمی، مرضیه هاشمی، انسیه شاه حسینی، فریده فرخی‌نژاد، فروغ نیلچی‌زاده، زهرا اصلانی، ستاره سادات قطبی، حبیب احمدزاده و حسن شمشادی درباره مستند صحبت کردند و در پایان مراسم با سنگ متبرکی از حرم امام رضا (ع) از عصمت احمدیان و همسرش تقدیر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مستند «بانو» در ۸۲ دقیقه روایت گر زندگی پرفراز و نشیب بانو عصمت احمدیان، از زنان تاثیرگذار اهواز است. زنی که خودش و اعضای خانواده او از جمله همسر و سه فرزندش هرکدام به نوعی با جنگ در ارتباط هستند. زندگی پس از جنگ و فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی خانم احمدیان نیز بخش مهمی از زندگی اوست که در این مستند به آن پرداخته شده است.

ثریا قاسمی در مراسم رونمایی از مستند «بانو» که راوی آن بود ضمن اشاره ابعاد مختلف به تصویر کشیده شده در این مستند بیان کرد: تلاش، عشق و اقتداری که در این کار روایت شده آن قدر کامل و جامع است که دیگر هیچ حرفی نمی‌توان درباره آن زد. اما مساله‌ای که وجود دارد کم‌توجهی به مستند سازان است. علیرغم اینکه این طیف از فیلم سازان سرمایه، وقت، انرژی و فکرشان را در این راه هزینه می‌کنند اما از آنان قدردانی نمی‌شود. باید برای آنان برنامه‌ریزی کرد و در جنبه‌های مختلف مورد حمایت قرار بگیرند. چه از نظر مالی و چه از نظر امکان نمایش هر چه بیشتر، چه در سالن‌های مختلف و چه در تلویزیون.

در ادامه مرضیه هاشمی بیان کرد: وقتی از من خواستند مستند را ببینم با اینکه سرم خیلی شلوغ بود آن را پذیرفتم. چون قول داده بودم خواستم چند دقیقه آن را ببینم اما وقتی به تماشای آن نشستم تا پایان همراهش شدم اینقدر که برایم جذابیت داشت. تا حدی که به مسوولان مربوطه گفتم اگر بخواهید آن را دوبله کنید من این کار را برای تان انجام میدهم. این مستند نمونه کوچکی از زحمت‌های بسیاری است که برای این مملکت کشیده شده است.

سپس انسیه شاه حسینی _ فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان ـ گفت: معمولا وقتی ما را دعوت می کنند به چنین مراسم هایی برای این است که صحبت های‌مان تکمیل کننده اثر تولید شده باشد ولی این فیلم این قدر جذاب و زیبا و عاشقانه بود که حرفی برای ما گفتن نمی‌ماند. هم فیلم‌ساز خیلی همراه بود هم خانم احمدیان و همسرشان. با محاکمه شخصیت‌های ارزشی مخاطب را دچار اشتباه محاسباتی نکنیم!

کارگردان «شب بخیر فرمانده» اضافه کرد: در سال‌های جنگ امام فرمودند «خوزستان دین‌ش را به اسلام ادا کرد.» من هر وقت به این جمله فکر می کنم، می‌گویم هنرمندان کی و چگونه باید به خوزستان دین‌شان را ادا کنند؟ از کم کاری ما و مسئولین بی مسئولیت است که کارمان به جایی رسیده است که وقتی از حسین علم الهدی حرف می زنم و می‌گویم وقتی ارتش کپ کرده بود حسین به همراه دوستانش به خط زد، مرا در دانشگاه محاکمه می‌کنند که چرا حسین علم الهدی خودش و جوانان را به کشتن داد.

شاه حسینی با اشاره به دیالوگ فیلمنامه «به کودکان شلیک نکنید» که درباره هجوم امریکایی‌ها به عراق نوشته است، گفت: در قسمتی از فیلم‌نامه یک جانشین آمریکایی صدام با مشاور نظامی خودش در حال صحبت است و به او می‌گوید ما اگر بخواهیم دروغ‌هایی که به ملت عراق گفتیم را خودمان باور کنیم باید عمر نوح داشته باشیم. مشاورش می‌خندد و می‌گوید «ما به ملت عراق دروغ نگفتیم فقط به آن‌ها کمک کردیم» در نتیجه گیری‌های خودشان دچار اشتباه شوند و این دقیقا کاری است که ما با محاکمه محسن رضایی انجام دادیم. یعنی فضایی را ایجاد می کنیم که مخاطب بی گناه ما در محاسبات خودش دچار اشتباه شود آن هم اشتباهی به این فاحشی.

کارگردان «زیباتر از زندگی» در ادامه از توافقات اولیه خود با تلویزیون برای ساخت یک سریال ۱۰۰ قسمتی خبر داد و گفت: قرار شده برای تولید این سریال همکاری‌هایی با خانم عصمت احمدیان داشته باشیم و روایتی از حماسه اسماعیل فرجوانی‌ها بکنیم. اسماعیلی که با او دو نقطه  اشتراک داشتم. یکی در شب عملیات سال ۱۳۶۰ که من هم آن فضا را تجربه کردم و یکی در پادگانی که به نام اسماعیل فرجوانی است و در جاده اهواز- سوسنگرد واقع شده و من در آنجا آر پی جی زدن را یاد گرفتم.

شکوه جوانی زنی که نشسته نماز می خواند!

در ادامه این مراسم فریده فرخی نژاد، گوینده خبر در وصف مستند «بانو» گفت: همان طور که رهبر انقلاب فرمودند کاری که هنر می‌تواند انجام دهد شاید صدها ساعت منبر سخنرانی نتواند. این هنری که در مستند دیدید، چکیده زندگی هفتاد ساله خانم فرجوانی و همسرشان است که به زیبایی به تصویر کشیده شده بود. إن شاءالله که شاهد نمایش این اثر در سینماهای کشور و تلویزیون باشیم.

سپس دکتر فروغ نیلچی زاده_کارشناس خانواده در شرح «بانو» اظهار داشت: آنچه نمایش داده شد فرِ جوانی بود که همه دیدید. یعنی همان شکوهی که قرآن درباره اصحاب کهف می گوید. جوانانی که به غار پناه می‌برند برای اینکه توحید خود را حفظ کنند. مادری را می‌بینیم که دلش پُر است از شکوه جوانی درحالی‌که باید نمازش را نشسته بخواند؛ برای نشستن و بلند شدن کسی باید دستش را بگیرد اما دلش میخواهد دست همه جوان‌ها بگیرد.

وی افزود: جوانی یعنی یک امید پرنشاط وقتی همه ناامیدند و همه منتظرند که شما نا امیدتر از بقیه باشی. ما در مستند «بانو» دیدیم که خانم احمدیان می‌گفت «من وقتی شیشه‌های ماشین را بالا می‌کشم برای خودم ذکر مصیبت‌های آل الله را می‌خوانم و اشک می‌ریزم ولی وقتی با مردم مواجه می شوم پر از شادی و نشاط و امیدم» و این یعنی این زن به زیبایی توانسته قانون و قاعده عشق نخستین را آشکار کند. عشق نخستین ما آن چیزی است که می‌تواند در زندگی مان زیبایی الی یوم القیامه را بیاورد. عشق به اینکه کسی زنده باشد پر از شوخی باشد نه ابتذال، پر از خنده باشد نه زشتی. بیاید کنار قبر خود بایستد و آرزو کند وقتی ازاین عالم می‌رود خاک کربلا روی سنگ مزارش بنشیند نه خاک بی غیرتی چون یک عمر با غیرت زندگی کرده است.

بانو الگویی برای معرفی چهره زن مسلمان در جهان

او در ادامه بیان کرد: شهید آوینی سال ۷۰ پر از غم بود وقتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی کارهای بچه مذهبی‌ها را پخش نمی‌کرد. «خنجر و شقایق» و «ساعت ۲۵» دو تا از سریال‌های مستند جدی همان موقع بود. اما امروز کسانی هستند که دغدغه‌شان جواب دادن به همان کسانی است که حسین علم الهدی‌ها را محاکمه می‌کنند. چون معتقدند اگر چرایی داشته باشی با هر چگونه‌ای خواهی ساخت. چرای ما سلام ابدی‌مان به اباعبدالله الحسین است که رمز شهادت است و حضرت آقا فرمودند «زنده نگه داشتند یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.»

مینو اصلانی رئیس بسیج جامعه زنان در ادامه اظهار داشت: این مستند تصویر زیبایی از یک سبک زندگی ارائه می‌دهد که امروز به شدت به آن محتاج هستیم. نشان می‌دهد که دفاع مقدس گنجینه‌ای است که می‌توان سال‌ها از آن بهره برد. «بانو» روایت‌گر شیوه‌ای از زندگی است که ما به آن نیاز داریم. زندگی پر از نشاط، پر از تلاش، خستگی ناپذیری، مجاهدت، روحیه انقلابی و مقاومت.

وی افزود: ما امروز نیاز داریم که این الگوی زن مسلمان به دنیا معرفی شود. امیدوارم این اثر به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شود و به عنوان الگوی یک زن مسلمان ایرانی در جهان بدرخشد که همچنان که در همه ابعاد هم درخشان است. در خانواده موفق ترین زن در همسر داری و خانه داری. موفق‌ترین مادر در پرورش جوانان برومند و تاریخ ساز و موفق ترین فرد در شناخت مسائل و مشکلات جامعه و نه تنها غصه خوردن برای آنها بلکه برنامه ریزی برای رفع آن‌ها.

چرا گروه "هنر و تجربه" بانو را نمایش نمی دهد؟

ستاره سادات قطبی _مجری سیما تصریح کرد: من می خواهم از یک منظر دیگر درباره این مستند صحبت کنم. من مادر سه پسر هستم. امروز با دیدن این مستند یاد گرفتم که می‌شود زندگی کرد. برای سید صدرای سه سال و نیمه، نه پرستار گرفتم و نه گذاشتم پیش مادرم باشد، بلکه همراه خودم آوردم. من مجری تلویزیون هستم ولی داشتن فرزند هیچ وقت نمی تواند پای منِ زن و منِ مادر را از اجتماع کوتاه کند. امیدوارم روزی برسد که تعداد فرزندان در خانه ها بالای پنج تا بشود.

در ادامه مراسم زهرا چخماقی که اجرای برنامه را به عهده داشت از عدم پذیرش «بانو» توسط سینمای هنر و تجربه برای اکران سخن گفت که در جواب وی انسیه شاه حسینی اظهار داشت: گروه هنر و تجربه لیاقت نمایش چنین آثاری را ندارد.

در ادامه مراسم عصمت احمدیان، سوژه  اصلی مستند «بانو» هم گفت: وقتی خدا آدم را خلق کرد به خود گفت تبارک الله احسن الخالقین. آدم را با عشق خلق کرد اما در جای دیگر فرمود انسان را در رنج و سختی خلق کردم. زندگی هم شادی دارد هم رنج. انسان باید متحمل سختی‌ها شود تا به عشق برسد. مادر وقتی احساس کرد باردار است خیلی از خودش مراقب می‌کند. وقتی بچه، پدر و مادرش را صدا میکند، آن‌ها احساس غرور می‌کنند. وقتی فرزند به سن مشاوری پدر و مادر میرسد پدر و مادر باز هم احساس غرور میکنند. اما اگر خدا او را در همان سن از پدر و مادر بگیرد باز هم ناامید نمی‌شویم. دنیا تمام نشده است. تمام هم بشود بعد از آن آخرت است. پس به امید این هستیم که اگر خودمان آبرویی نداشته باشیم همین فرزندان دست ما را بگیرند إن شاءالله.

اگر امروز شهیدان فرجوانی بودند در خط مقدم نبرد با تکفیری ها حضور داشتند

حبیب احمدزاده با گلایه از فضای حاکم از اغلب آثار تولید شده در حوزه جنگ خاطر نشان کرد: یک دروغی وجود دارد که آن را به شهید باکری نسبت داده‌اند و مقام معظم رهبری هم آن را رد کرده‌اند و آن نقل قولی که به او نسبت می‌دهند و می‌گویند آدم‌ها بعد از جنگ سه دسته می‌شوند. یک دسته آب روغن قاطی می‌کنند. یک دسته پنجر می‌شوند که اصلا ربطی به جنگ ما نداشته است. چندین بار آقا تذکر داده‌اند اما هر جا می‌رویم آن را بزرگ کرده‌اند، زده‌اند به در و دیوار. پس "کل یوم عاشورا کل ارض کربلا" چیست؟ اگر این را در زندگی یاد گرفتیم، هیچ وقت کم نمی‌آوریم.

وی در ادامه گفت: خانم فرجوانی در جامعه اسلامی باید یک زن عادی و معمولی حساب شود. یعنی این قدر باید تکرار شود. ولی ما همیشه در فیلم‌های جنگی نشان دادیم دسته  اول کسانی‌اند که قطع نخاعی و شیمیایی‌اند و دارند تمام می شوند و رو به موت‌اند. دسته دوم هم به دنیا رو آورده‌اند و فاسد شده‌اند. دسته سوم هم همان هایی هستند که رسانهها مدام تبلیغ‌شان را میکنند. آدم‌هایی که با اینکه جنگ تمام شده در شلمچه گیر کرده‌اند و می‌گویند می‌ترسیم اگر برگردیم فاسد شویم. وقتی بچه من این را میبیند، می‌گوید اگر شما سه دسته، آخر و عاقبت‌تان این است پس من چرا باید راه شما را بروم ولی این مستند نشان داد که ما هستیم. می‌توانیم باشیم و ادامه بدهیم و من تبریک می‌گویم به خانم‌ها که این سد را شکستند.

حسن شمشادی نیز در تکمیل صحبت‌های مطرح شده گفت: اگر ابراهیم و اسماعیل آن گونه که دیدید، شهید شدند و مادر و پدرشان این گونه ایستادند، ثمرات‌ش همه  آن چیزی است که در چهل ساله گذشته دیدید به اضافه این قطعه  هشت-نه سال اخیر که اسمش شد، جبهه‌ی مقاومت سوریه و عراق و مدافعان حرم. اسماعیل‌ها و ابراهیم‌ها شهید شدند تا امروز مدافعان حرم ادامه دهنده راه آن‌ها باشند که اگر جسم اسماعیل و ابراهیم الان بود بی‌شک در خط مقدم نبرد با تروریست‌ها و داعش در سوریه و عراق بودند.

قبل از اینکه فیلم جهت‌دار بسازم یک فیلم انسانی ساختم

محمد حبیبی منصور کارگردان مستند «بانو» در خصوص تولید این اثر گفت: ما سعی کردیم فضا دراماتیزه شود. قصه وجود داشته باشد. یک صدای پخته هنرمندانه‌ی صاحب سبکی باشد که قصه را پیش ببرد. چون معمولا مستند با سخنرانی اشتباه گرفته می شود.

وی افزود: ما قبل از اینکه فیلم جهت‌دار ساخته باشیم یک فیلم انسانی ساختیم که همه آدم‌ها بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. هم چنان که روش ارتباط گیری آقای فرجوانی و خانم احمدیان در برخوردشان با آدم‌ها همین طور است. در فیلم هم می‌بینیم که با طیف‌های مختلف فرهنگی جامعه خوب ارتباط برقرار میکنند که این ویژگی یک انسان سلامت و با اخلاق است و امیدواریم فیلم هم همین طور باشد و بتواند با طیف‌های مختلف ارتباط بگیرد.

در پایان مراسم با قطعه سنگ متبرکی از حرم امام رضا علیه السلام از عصمت احمدیان و همسرش تقدیر به عمل آمد.

کد خبر 455356 برچسب‌ها سینمای ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: سینمای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۴۶۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بانوی با فضیلت / بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه

گذری بر زندگی و مبارزات حاجیه خانم نوقانی

بانو بتول نوقانی متولد ۱۳۰۹ تنها فرزند دختر مرحوم آیت‌الله نوقانی، از روحانیان زمان رضاشاه و از مبارزان انقلابی بود، ایشان سراسر عمر شریف خود را در مسیر خدمت به اسلام و تربیت شاگردان و سربازان امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف سپری نمود و امروز سبک‌بار و آرام به پیشگاه حق تعالی پر کشید تا ثمره سالها مجاهدت علمی، اخلاقی، زهد و تقوایش، قرب الهی و تنعم در رضوان حق تعالی باشد.

یک قرن پیش در شرایطی که اوضاع فرهنگی و تحصیلی برای دختران آماده نبود بانو بتول نوقانی تنها دختر آیت‌الله علی اکبر نوقانی از علمای برجسته در صد سال اخیر و از مبارزان دوره رضاخان و نزدیکان به حضرت امام خمینی(ره) با حمایت پدر بزرگوارش تحصیل را شروع کرد و توانست نقش به سزایی در تربیت چندین نسل داشته باشد.

او که متولد ۱۳۰۹ بود بعد از گذراندن تحصیل در مدرسه فروغ علوم دینی را نزد پدر و برادر مرحومش گذراند و به پیشنهاد بانو طاهایی مدیر مکتب نرجس به تدریس درس کلام، تفسیر قرآن و نهج البلاغه برای دانش آموزان، دانشجویان و طلاب پرداخت.

«دوران ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه فروغ گذراند، پدرش میگفت: درس بخوان، ولی بی‌حجاب نشو! این مدرسه سمت دروازه طلایی و اولین مدرسه‌ای بود که در مشهد راه‌اندازی شده بود. در این مدرسه دخترها اجازه داشتند روسری بپوشند. مدیریت مدرسه دست خانمی به اسم شاهزاده بود.

این خانم آدم معتقدی بود و به عوامل رژیم گفته بود: اگر اجازه نمی‌دهید چادر بپوشم اشکالی ندارد، ولی اگر اجازه ندهید حجاب داشته باشم مدرسه را تعطیل می‌کنم. به همین دلیل، همیشه لباسی شنل‌مانند می‌پوشید و حجاب داشت. آن زمان، چون مدرسه دیگری در مشهد نبود، با خواسته او موافقت کردند. ثبت‌نام در این مدرسه چندان راحت نبود. از آنجایی که خانم شاهزاده پدرش را می‌شناخت، اجازه داده بود، ایشان را ثبت‌نام کنند. می‌گفت: به آیت‌ا... نوقانی ارادت دارم و پای منبرهای او بزرگ شده‌ام.»

او دوران دبستان و دبیرستان را گذراند و بعد به دروس حوزوی می‌پرداخت، دروسی که آن‌ها را با شاگردی نزد پدر خود می‌آموخت و در مشهد اولین زنی شناخته شد، که به درس کلام اسلامی تسلط داشت. «شاگردان مدرسه فروغ برای ادامه تحصیل در دوران دبیرستان وارد مدرسه «ایران‌دخت» می‌شدند که مدیریت آن با خواهر همین خانم شاهزاده بود و دخترها امکان پوشش روسری داشتند. آن زمان زبان خارجی‌ای که به بچه‌ها آموزش می‌دادند فرانسوی بود و خانم نوقانی الفبای آن را خوب یاد گرفته بود، تحصیلات کلاسیک را در این مدارس گذراند و تا هیجده‌سالگی‌ام که پدرش زنده بود، درس‌های ادبیات عرب را پیش ایشان می‌خواند.

درس کلام و معرفةالنفس را نزد پدرش آموخت. ایشان سال ۱۳۲۹ فوت کرد. مدتی هم استادی از حوزه به خانه می‌آمد و به ایشان درس می‌داد، مطالعه زیادی داشت و همه وقت خود را در کتابخانه پدرش می‌گذراند، که کتابخانه بزرگی است. کار همیشه‌اش مطالعه بود و به این کار علاقه فراوانی داشت. البته پدرش در کتاب‌هایی که مفاهیم مشکلی داشتند حاشیه‌نویسی کرده بود. این حاشیه نویسی‌ها به ایشان خیلی کمک می‌کرد.

تحصن‌های زنان مشهدی که با حضور سودجویانه منافقان آمیخته بوده است، با سخنرانی زنانی انقلابی همچون بانو نوقانی نیز همراه بود، ایشان در مصاحبه‌ای گفته بود: «در تحصن‌ها منافقان هم خودشان را با ما قاتی می‌کردند، لباس‌هایی نظامی می‌پوشیدند که به میلیشیا معروف بود. شکل و شمایل لباس نظامی داشت. با آن‌ها بحث‌های مفصلی درباره حضور زنان در میدان‌های جنگ و نبرد می‌کردیم.

بانویی با زیست مجتهدانه

به آن‌ها که علاقه داشتند در میدان‌های نبرد و جنگ باشند و سلاح در دست بگیرند می‌گفتم: مگر در صدر اسلام زن‌ها در میدان نبرد بوده‌اند که شما می‌خواهید به میدان بروید؟ از طرفی هم در صدر اسلام زن‌ها را اسیر نمی‌کردند، ولی رژیم این قاعده را نداشت. می‌گفتم که زنان باید در پشت جبهه‌ها فعالیت کنند. بحث‌های زیادی در این زمینه‌ها داشتیم، ولی فایده‌ای نداشت، چون آن‌ها قصد شست‌وشوی ذهنی جوانان و دانشجویان را داشتند، هدف منافقان از حضور در جمع ما جمع کردن نیرو بود و چون پست و مقام اسم‌ و رسم‌دار به خانم‌ها می‌دادند خیلی‌ها جذب آن‌ها می‌شدند.

خاطرم هست که آخرین شب اعتصاب در خانه آیت‌الله قمی، خانم طاهایی از من خواست درباره نظر اسلام در خصوص حضور زنان در جبهه‌ها سخنرانی کنم. بعد از اینکه سخنرانی‌ام را انجام دادم، متوجه شدم آیت الله قمی همان شب نوار این سخنرانی را گوش کرده و از دخترش که در جمع ما بود سؤال کرده بود چه کسی سخنرانی می‌کند.

او هم اسم من را آورده بود و ایشان گفته بود سخنرانی خوبی انجام شده است.»

بتول نوقانی، بانوی انقلابی مشهدی

در کنار تحصن‌ها و راهپیمایی‌ها، فعالیت‌های آموزشی خانم نوقانی در مکتب با فعالیت‌های سیاسی ضد نظام شاهنشاهی نیز همراه بود و با تفسیر قرآن، به بیان مشکلات نظام نیز می‌پرداخت، زمانی که خانم طاهایی به زاهدان رفته بود تا از دست مأموران شاه در امان باشد، از ایشان خواست درس تفسیر را در روزهای یکشنبه و سه‌شنبه در مکتب برگزار کند، تا مکتب تعطیل نشود.

مأموران مدام می‌آمدند و پیگیر بودند و ایشان در جواب می‌گفت، تفسیر قرآن درس می‌دهم، ولی در اصل صحبت‌هایی ضد نظام شاهنشاهی داشتند. به هر حال، از هر جایی از قرآن، نکته‌ای برای اشاره به ظلم آن دوران داشت. حتی یک دوره‌ای سوره «ممتحنه» را تفسیر می‌کرد که حسابی به نظام شاهنشاهی هجوم می‌برد، آن زمان مرحوم هاشمی‌نژاد به برادر ایشان پیام داده بود که «به خواهرتان بگویید مراقب خودشان باشند. ممکن است رژیم همین درس تفسیر را بهانه‌ای برای دستگیری ایشان کند.» حقیقت هم این بود که کارهای ایشان را زیر نظر داشتند. منتظر بودند چیزی دستشان بیاید و بانو نوقانی را دستگیر کنند.

مدتی هم دستشان به چیزی نرسید و از سر ناچاری مکتب را تعطیل کردند. بعد از تعطیل شدن مکتب، سخنرانی‌های ایشان در مسجدالنبی(ص) خیابان کوهسنگی ادامه داشت، در همان ایام انقلاب پیروز شد. بعد از انقلاب اسلامی، در مکتب درس نهج‌البلاغه می‌داد.

بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه

پس از پیروزی انقلاب تا مدتی در مکتب نرجس به تدریس علوم قرآنی و کلام ادامه می‌دهد، علاقه‌اش به نهج‌البلاغه باعث می‌شود در کنار جلسات آموزشی در مکتب نرجس، کم‌کم دوره‌هایی آموزشی نیز در منزل خود برگزار کند و این کلام بی‌نهایت پرمعنی را به بانوان بیشتری آموزش دهد، اما با کهولت سن مجبور به تعطیل کردن جلسات می‌شود. «هم‌زمان با درس نهج‌البلاغه و تفسیر قرآن در مکتب، در خانه تدریس می‌کردد. جزوه‌های دست‌نوشته را شاگردان ایشان دست‌نویس می‌کردند و بین هم می‌چرخاندند.

خانم طاهایی که فوت کرد، حضور ایشان هم در مکتب تقریبا کم‌رنگ شد و مجالس تفسیر را کلا به خانه آورد، البته همان سال‌ها سکته قلبی جزئی هم کرد که از نظر حرکتی و کلامی کمی برایش مشکل ایجاد کرد، ولی الحمدلله به مغز آسیبی نرسید و هیچ تأثیری روی حافظه‌ این بانو نگذاشت. طبق گفته این بانو، خانم دکتری که از ایشان نوار مغز گرفته بود، می‌گفت، جالب است که مغزت هیچ مشکلی ندارد. در جواب دکتر گفته بود، که این مغز بیمه امیرالمؤمنین(ع) است و چون تفسیر و نهج‌البلاغه درس می‌دهم، خودشان از من مراقبت می‌کنند.

بعد از فوت پدرش، هر سؤالی داشت از برادر مرحومش آیت‌ الله مهدی نوقانی، می‌پرسید. برادر این بانو سال ۷۱ فوت کرد. پدرش هر سال عاشورا و تاسوعا، اربعین و شهادت حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) در خانه خود سخنرانی داشت. حیاط را می‌پوشاندند و مجلس روضه برگزار می‌کردند. این روضه‌ها قدمتی صدساله دارد. پدر ایشان که مدیریت مدرسه نواب را برعهده داشت، شب‌های قدر در این مدرسه سخنرانی می‌کرد. این سخنرانی‌ها حالت درسی و آموزشی داشت. ایشان پای همین سخنرانی‌ها بزرگ شده بود.

بانو نوقانی پس از گذراندن درس‌های حوزوی نزد پدر و برادر خود، به دعوت خانم طاهایی، با او همراه و هم‌قدم می‌شود و در تأسیس و راه‌اندازی مکتب نرجس و تربیت دانش‌آموختگان همت می‌گمارد. همکاری او تا اندازه‌ای است که در زمان حضور نداشتن مرحوم طاهایی در مشهد -برای در امان ماندن از دست عوامل رژیم شاهنشاهی به‌ناچار به سیستان رفته بود- چراغ این پایگاه را روشن نگه می‌دارد.

مدت همکاری ایشان با مکتب نرجس به بیش از ۴۰ سال می‌رسد. از اوایل تأسیس مکتب همراه خانم طاهایی بود، آن زمان خانم طاهایی کوچه چهارباغ زندگی می‌کرد. چند سالی در خانه فعالیت می‌کرد و بعد از آن، حدود سال ۴۲ به این فکر افتاد که زمینی را برای مکتب تهیه کند.

ایشان سعی داشتند در محدوده چهارراه شهدا این کار را انجام دهد اما به توافق نرسید و مکتب را در محل کنونی احداث کرد. آن زمان کسی نبود برای خانم‌ها درس کلام اسلامی بگوید و چون ایشان درس کلام را محضر پدرش گذرانده بود، به ایشان پیشنهاد دادند این درس را در مکتب ارائه دهد که همراه با تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه آن را به خانم‌ها آموزش می‌داد.

هم‌زمان با شروع درس کلام اسلامی در مکتب، به پاسخ‌گویی سؤالات دانشجویانی نیز که مراجعه می‌کردند می‌پرداخت، این سال‌ها هم‌زمان بود با جان گرفتن مبارزات مردمی. «دانشجویان فراوانی در مکتب رفت‌وآمد داشتند و پرسش‌های بسیاری درباره مسائل خداشناسی مطرح می‌کردند. چون درس کلام با فلسفه و منطق در ارتباط است، خانم طاهایی پاسخ‌گویی به سؤالات دانشجویان را هم به ایشان سپرد پاسخ‌گویی به سؤالات هفته‌ای یک بار و در روزهای پنجشنبه صورت می‌گرفت.

حاجیه خانم بتول نوقانی سراسر عمر شریف خود را در مسیر خدمت به اسلام و تربیت شاگردان و سربازان امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف سپری نمود و اینک سبک‌بار و آرام به پیشگاه حق تعالی پر کشید تا ثمره سالها مجاهدت علمی، اخلاقی، زهد و تقوایش، قرب الهی و تنعم در رضوان حق تعالی باشد.

امید است با همت و پشتکار شاگردان وی، راه و سلوک ایشان در معرفی معارف عظیم قرآن و نهج البلاغه تداوم داشته باشد.

دیگر خبرها

  • دوره فشره کافی‌شناسی در مستند «الکافی»
  • گردهمایی فعالان دانشگاهی و استارتاپی برای توسعه هوش مصنوعی
  • ارتقای سطح جسمی و روحی بانوان سالمند با اجرای طرح ملی«بانو توانا»
  • عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
  • بانوی با فضیلت / بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه
  • گردهمایی تعمیرات ایمن و تعالی سازمانی شرکت‌های پالایش گاز
  • خیرین مدرسه‌ساز بزرگ‌منش و اثرگذار هستند
  • انتخابات ملایر به صورت الکترونیکی برگزار می‌شود
  • بگومگوی ثریا قاسمی با صادق قطب‌زاده
  • عکس| واکنش مجری ثریا به حرف‌های عجیب مجری ایران اینترنشنال